هر صبح کتت

ساخت وبلاگ

هر صبح

کُتت را با دستان من بپوش

برای رفع بلا

همیشه

یک اسکناس چهار تا کرده در دست

و 

قطاری پُر از قربان صدقه در دهان دارم

 

پی نوشت1: دیدم صبح ساعت 5:55 دقیقه، یعنی همون موقع که چشم هاتو باز کردی به من سر زدی... این چنین شد که یه خاطره صبحگاهی و برات شعر کردم. البته یادم رفت که در گفتمان ماشین به ماشین هفته پیش ادعا کردی که بنده سخت در اشتباهم و شما فرد مذکور نیستی، اوخ اوخ دماغت پینوکیوئی شداااااا... ای جان دلبر من برای فهمیدن حال تو نیاز به این بروزرسانی ها ندارم، کجای کاری؟ سر انگشتت و از این فاصله دور می بینم که دم به دم می اد روی صفحه من آنلاین می شه و ذهنت و می خونم که سخت دنبال یه بهانه موجه ای که پیام بدی، که تا حالا پیداش نکردی البته... به قولی " من تو را از برم جان دلبر"

پی نوشت2: اگر چه شعرهای عاشقانه رو من می گم اما عاشق پریشان حال توئی... 

پي نوشت3: مي گه بهانه داشتم، براي حفظ غرور مردانش گفتم پس علاقه نداشتي، اما واقعيت اينه جرات نداشت، اون از جواب دادن هراس داشت

عشق بزرگترين نعمت خداست...
ما را در سایت عشق بزرگترين نعمت خداست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lalehhosseini بازدید : 348 تاريخ : دوشنبه 20 آبان 1398 ساعت: 11:36